نویسنده: رئوف عبید
مترجم: زین العابدین کاظمی خلخالی
کاوشی در دانش جدید روح شناسی
مطالب این کتاب تنها بحث فلسفی مبتنی بر منطق ساده نیست، بلکه روشهای علمی و تجربی است که با منتهای دقت با دقیقترین تجهیزات پیشرفته مادی، در ظرف سالیان درازی انجام شده تا حقیقت روح و تجلیات آن را پس از مرگ طبیعی محرز و مسلم بدارند.
نتیجۀ مهمی که من از بحثهای علمی و بررسیهای خود بدست آوردم این است که انسان روح است نه جسد ، این همان عنوانی است که آن را برای این کتاب انتخاب کردم ، تا در تحت این عنوان ، آنچه را که از نتایج ثابت مهم در جستجوی خود در مورد قضایای جاودانگی روح و همچنین مسایلی که در روشنایی علم جدید مربوط بروح میشود ، بدست آورده ام،برای خوانندگان بیان کنم.
بعضی بدون اینکه به متن کتاب توجه کنند به این عنوان اعتراض کرده چنین گفته اند: چرا نمی گویی انسان از روح و بدن تشکیل شده؟ تا به حقیقت نزدیکتر باشد. لکن بنظر من حقیقت این است که در علم معرفت الروح ، انسان فقط روح است.
زیرا جسد خاکی فقط به منزله یک ردای کهنه ای است که روح بخود پیچیده تا روز معین روز مرگ ضمن اینکه برای حفظ خود از آن استفاده میکند ، آن را هم با خود بهر کجا میخواهد میبرد . آیا سزاوار است ما کسی را که ردا پوشیده ، ولو اینکه این ردا از بهترین پارچه ها باشد ، بنام ردا بشناسیم؟ بازهم شایسته نیست ما دُر گرانبهایی را بنام آن صندوقی که محتوی آن دُر است ، بشناسیم و یا پرندۀ زیبایی را بنام قفسی که از استخوانهای پوسیده در ست شده ، تا راه آزادی پرنده را موقتاً سد کند ، بشناسیم.
بنظر من آنچه که مقرون به واقعیت میباشد ، این است که ، انسانی که ذات ناطقۀ ما را مجسم میکند ، تنها روح است. اما جسد مادی نشان دهندۀ نمو ما در طبیعت میباشد ، و تا دم مرگ قالب روح میباشد، رابطه ای با انسان بودن ما ندارد. اگر ما بخواهیم در بیان این مفهوم از مفاهیم ریاضی استفاده کنیم ، باید بگوییم ، روح جسد نیست. بلکه همان چیزی است که به آدمی شخصیت میدهد. و حقیقت عقل و اخلاق وی را هم تحقق می بخشد.